اگر حب علی در سینه داری |
به غیب کبریا گنجینه داری |
غنی باشی در این عالم از آن رو |
طلسم گنج را در سینه داری |
اگر خواهی ببینی روی حق را |
بسان مرتضی آئینه داری |
شوی گر خاک پای کوی زهرا |
که صد جبریل در کابینه داری |
حسن حِـصن حَصین و صاحب حُسن |
زکاتم ده که رخ در سیمینه داری |
در این دریای طوفان بلا خیز |
چو ثار اللهِ حق سفـّینه داری |
تمنّا می نکن از کس زر و سیم |
تو گوهر آفرین دفـّینه داری |
مکانت میشود در قعر نیران |
اگر با آل احمد کینه داری |
بیا «قطره» وجود چارده بین |
که وصل و شب آدینه داری |