اشعار قطره

اشعار شاعر اهل بیت علیهم السلام مرحوم ابوالقاسم علیمدد کنی متخلص به قطره (1280-1357هـ.ش) *** instagram.com/a.a.ghatre

اشعار قطره

اشعار شاعر اهل بیت علیهم السلام مرحوم ابوالقاسم علیمدد کنی متخلص به قطره (1280-1357هـ.ش) *** instagram.com/a.a.ghatre

هلال ماه محرم

ماه افلاک دلم کرده در این خیمه مقر

چون که از مشرق جان ماه محرم زده سر

به لب بام دلم گفت مؤذّن برخیز

که شب تیره گذشت و شده هنگام سحر

من سرگشته و حیران شدم از خانه برون

دیدم آن پیک صبا می­‌دهد هر لحظه خبر

از پی قافله‌ی عشق شدم ره پیما

کردم از خانه و کاشانه‌ی خود صرف نظر

تا قضا از پی صید دل من شد صیّاد

شد دلم غرقه به خون از اثر تیر قدر

ز آه جانسوز من و آتش هجران پیداست

ای معلّم بنگر تیره شده روی قمر

بهر دل بردن ما بر لب بام آمد یار

برقع از چهره برافکند و به ما کرد نظر

اندر آن خیمه که محرم نبود روح امین

مظهر حیّ مبین داشت در آن خیمه مقر

مه و خورشید سماوات خداوند مجید

از گریبان حسین صبح سعادت زده سر

تیغ ابروی کجش گشته صراط دل و دین

هر دمی فاش کند معجزه‌ی شق و قمر

به خدائی که علیم است و حکیم است و خبیر

مادر دهر کجا آورد این گونه پسر

تا که در عرش برین پرچم ماتم زده شد

ملک هستی شده از ماتم او زیر و زبر

تا که در کرببلا خیمه زده خسرو دین

ریخت جبریل امین خاک مصیبت برسر

با غزالان حریمش سوی معراج آمد

شد به پا شورش عظمی و قیام محشر

آب نایاب مگر بود در آن دشت صفا

عوض آب خورد طفل رضیع خون جگر

عاقبت از اثر ناوک پیکان دغا

دوستان شهد شهادت بچشیده اصغر

اندر آن دشت صفا حضرت لیلای حزین

قامتش گشت کمان ازغم مرگ اکبر

بانوانش به حرمخانه‌ی عزّت محزون

خواهرش رخت اسیری به خدا کرده به بر

شاه اقلیم صفا میر و علمدار حسین

شد جدا دست سپهدار حسین از پیکر

سر و جان کرد نثار قدم حضرت دوست

بگرفت از کف ساقی لب کوثر ساغر

جسم مجروح و لب‌­تشنه حسین گشت شهید

مرغ جانش به سوی خلد مصفّا زده پر

«قطره» از خرمن الطاف حسینی امروز

خوشه برچین و از خرمن و سوقات ببر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد