علی اصغر عزیز نور دیده |
چرا رنگ از رخت مادر پریده |
مکن گریه که من طاقت ندارم |
انیس و مونس شبهای تارم |
زسوز تشنگی افسرده باشی |
گل سرخم چرا پژمرده باشی |
چرا ای نخل گل در پیچ و تابی |
به روی دامن مادر نخوابی |
یقین مهمان نوازی این چنین است |
که طفل بیگنه زار و حزین است |
زبس آن طفل محزون دست و پا زد |
که آتش بر دل اهل عزا زد |
بدان از دیده جاری کرده ژاله |
که بنشسته عرق روی کلاله |
نه بتواند کند کودک تکلم |
گهی گریه کند گاهی تبسم |
گهی آن چشم فتان باز میکرد |
گهی لب باز آن شهباز میکرد |
به گردش بانوان سر در گریبان |
شده از رزمگه سلطان خوبان |
گرفت آن ناز پرور را در آغوش |
به روی دامن شه رفت از هوش |