برخیز که شد فصل گل و روز مباهات |
تا چند به خواب اندری ای پیر خرابات |
رو کن سوی میخانه که شد کشف مهمات |
در بادۀ گلرنگ ببین جود و کرامات |
تسبیح علی را بشنو از همه ذرات |
|
شاهی که بود آینۀ چهرۀ سرمد |
دریای فیوضات خدا یار محمد |
در علم و کمال و ادب و فهم مجرد |
هادی رسل حامی دین مظهر ایزد |
گنجینۀ اسرار خدا منبع آیات |
|
امکان همه مستغرق بحر حسناتش |
هستی دو عالم بود از هستی ذاتش |
مستجمع احکام خدائیست صفاتش |
دلبرده ز کف غمزۀ شیرین حرکاتش |
سلطان ملایک خدم و بحر فیوضات |
|
در خم غدیر آمده خلاق فصاحت |
آن کو به وجودش بدمد صبح سعادت |
آن صاحب اعجاز و کرم فضل و بلاغت |
میزان عمل منقسم روز قیامت |
عقل همه عالم شده از فضل علی مات |
|
از امر خداوند جهان خالق افلاک |
جبریل امین شد به بر سید لولاک |
گفتا به رسول مدنی منبع ادراک |
امروز جهان تا به ابد گشت فرحناک |
هنگام سرور آمده ای قبلۀ حاجات |
|
ای قبلۀ دین فخر بشر صادر اول |
از جود و کرم فضل و عطا اقدم و اکمل |
ز ارواح رسل خیل ملک اکمل و افضل |
ذات تو بصیر است و علیم است و مجلل |
از امر خداوند نما بر همه اثبات |
|
مقصود خدا بود عطا و کرم و جود |
سلطان حریم حرم کعبۀ مقصود |
گفتا خبر وصل رسید از بر معبود |
محرم به حرم کرد علی را شب موعود |
نازل شده در شأن علی منطق و آیات |
|
چون آیۀ اکملت لکم دین ز حق آمد |
این مژده ز حق بهر ولی سبق آمد |
اثبات ولایت شده هم متفق آمد |
طه لقب و سرّ خدا ما خلق آمد |
آن لحظه به وجد آمده سکان و سماوات |
|
آراست نبی منبری از امر الهی |
در عرشۀ منبر شده با افسر شاهی |
از ماه به ماهی همه را داد گواهی |
دریای علی هست به حق لایتناهی |
از امر خدا کرد نبی بر همه اثبات |
|
بگرفت کمربند علی را شه خوبان |
بر عرشۀ منبر بشد آن مظهر جانان |
خورشید جمالش شده در کون فروزان |
گفتا که علی از طرف خالق سبحان |
گردیده وصی من و حلال مهمات |
|
در محضر حق نزد نبی حجت کبرا |
پیمان همه بستند به شاه فلک آرا |
آگاه شدند از قصص خالق یکتا |
سرّی که خدا داشت نهان گشته هویدا |
گفتند و شنیدند که شد روز مساوات |
|
شد صبح درآمد ز افق مهر جهان تاب |
شد باز در میکده ای دلشده بشتاب |
ساقی ازل ریخت به پیمانه می ناب |
زان می همه ارکان ملایک شده شاداب |
خوش باش که این زمزمه پیچیده به کرّات |
|
فخر دو جهان گفت علی جان جهانست |
فرماندۀ خیل ملک کون و مکانست |
زیب بر عرش است زمین است زمانست |
منهاج کلام الله خلاق بیانست |
از نور وجودش به وجود آمده جنات |
|
بنهاد به سر تاج کرامت شه خوبان |
هر طفل دبستان شده از شوق غزلخوان |
گفتم به یکی عارف سرگشتۀ حیران |
این قطره از آن بحر ولایت شده عـُمان |
تسبیح علی میشنود از همه ذرّات |