اشعار قطره

اشعار شاعر اهل بیت علیهم السلام مرحوم ابوالقاسم علیمدد کنی متخلص به قطره (1280-1357هـ.ش) *** instagram.com/a.a.ghatre

اشعار قطره

اشعار شاعر اهل بیت علیهم السلام مرحوم ابوالقاسم علیمدد کنی متخلص به قطره (1280-1357هـ.ش) *** instagram.com/a.a.ghatre

تیغ ابرو گر از نیام کشی ...

ای به روی تو عالمی مشتاق

طاق ابروت کعبۀ عشاق

دید آدم چو گندم لب تو

گشت برگندم لبت مشتاق

نور شمس رخ تو صبح ازل

کرده در آسمان دل اشراق

آیت حسن دلربائی تو

هله پیچیده در همه آفاق

در سرا پرده جلال به حق

بسته‌ای عهد و کرده‌ای میثاق

از قدم تا ابد به عز و شرف

ذی وجودی و قاسم الارزاق

از برای جمال حق دیدن

هست آئینۀ دخت مصداق

جان و فرزند و مال در ره دوست

کرده‌ای در حضور حق انفاق

گفتم ای دل کجاست کعبۀ عشق

گفت معراج انبیاست عراق

شد ز ذات و صفات ثار الله

وحده لا اله الا الله

مرغ جانش به صد کرشمه و ناز

کرده در آسمان دل پرواز

زد پر و بال در فضای جهان

گاه شد در نشیب و گاه به فراز

بگذشت از سرادق هستی

با دو صد غمزه و کرشمه و ناز

سایه افکند بر سر عالم

راز خود در ملا نمود ابراز

به سر شاخ نخلۀ توحید

بنشست آن همای پردۀ راز

لب میگون و چشم فتان را

کرد در پیشگاه عزت باز

از خط و خال و تیغ ابرویش

کرد حل مشکلات اعجاز

در پس پردۀ عبودیت

بنشستی ولی درگه راز

از خط بند­گی به جای رسید

شده پادشاه بنده نواز

شد ز ذات و صفات ثار الله

وحده لا اله الا الله

در پس پرده آنکه بود توئی

مظهر غیب و شهود توئی

گوهر قلزم الهیت

جوهر نقشۀ وجود توئی

آن چه مقصود حق ز خلقت بود

این عوالم نبود و بود توئی

به کتاب رخت قسم دیدم

دل و دین را ز ما ربود توئی

نور عالم ز برق هستی توست

مبدأ‌ برق جود و سود توئی

آفتاب تو را زوالی نیست

آنکه در پرده می‌سرود توئی

ناخدائی به بحر لاحدی

فلک توحید را شهود توئی

مقتدائی به کعبۀ‌ مقصود

حرم و مسجد و سجود توئی

اندر آن رزمگاه روز الست

کوی سبقت ز ما ربود توئی

شد ز ذات و صفات ثار الله

وحده لا اله الا الله

نخل دین را ز خون خود سیراب

کردی ای آفتاب عالمتاب

کشتی فضل را توئی لنگر

بحر توحید را توئی میراب

دست خاتم برای استشمام

از گـُل روی تو گرفت گلاب

از طفیل وجود هستی تو

یافت عالم نجات از گرداب

شهد لعل لب تو می­باشد

مرحم زخم سینه‌های کباب

شده از خون حنجر تو حسین

دست و دامان کائنات خضاب

شد مس قلب کوی مشتاقان

از دم آه آتشینت آب

از حیات ابد بود برتر

گر ببینم رخ تو را در خواب

«قطره» از بحر موج رحمت توست

نیست باکش ز رزمگاه حساب

شد ز ذات و صفات ثار الله

وحده لا اله الا الله

در قیامت اگر قیام کنی

دو قیامت به یک قیام کنی

پرده برداری از جمال و جلال

محو رخسار خاص و عام کنی

پای زنجیر عقل روز حساب

در قیامت به پا قیام کنی

تیغ ابرو گر از نیام کشی

روز محشر تو قتل عام کنی

در حضور خدای جل علا

بر لب بام دل مقام کنی

با شهیدان به رزمگاه حساب

چه قیامت از آن قیام کنی

آتش قهر را کنی خاموش

رحم بر مجرم و عوام کنی

دادخواهی کنی در آن صحرا

چو تو احسان خود تمام کنی

«قطره» بحر را در آن وادی

همچو صیدی رها ز دام کنی

شد ز ذات و صفات ثار الله

وحده لا اله الا الله

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد