در عرش دل جلوس امام زمان ماست
آن جا حریم سلطنت دلستان ماست
بر تخت عدل وداد زده تکیه شاه عشق
روح روان، روان روان روان ماست
در دل مکان ذات هو الاول است و بس
نورش سراج طلعت صاحب زمان ماست
بر هر کجای عالم امکان و مایری
کاخ ظهور مجد شه انس و جان ماست
توصیف قدر و قدرت شأنش همین بس است
قرآن ناطق است و روانبخش جان ماست
نشناخت هر کسی که امام زمان خویش
مأواش در جهنم و دور از جهان ماست
بر این سراپناه جهان جهانیان
در آفتاب روز جزا سایهبان ماست
رخسار ماه و چهرۀ خورشید جلوهگر
از پرتو تجلی صاحبقران ماست
قانونگذار محکمۀ عدل و داد حق
جاوید از طفیل وجودش جهان ماست
جز صاحب الزمان که بود پور عسگری
فرمانروا و پادشه لامکان ماست
این منجیای که در پس ابر مشیت است
این نوح ناخدای زمین و زمان ماست
آن کس که انتقام خون حسین از عدو کشد
در کشور وجود خدای بیان ماست
بهر عزیز فاطمه بس گریه میکند
محزون وصی خاتم پیغمبران ماست
از بهر شیرخوار و اکبر و لیلا و عمهاش
گرید ز بس نه صبر و شکیب و توان ماست
قطره زمامدار جهان حجت خداست
عکس رخش در آینه قلب حال ماست