هاتفی در فرش از عرش برین آمد خوش آمد
با بشیر حی رب العالمین آمد خوش آمد
ابر رحمت بهر تنظیم گلستان عوالم
با نسیم جانفزا در شهر دین آمد خوش آمد
در همه ذرات امکان گفت پیک لایزالی
مالک ملک مشیت شاه دین آمد خوش آمد
پردهدار پردۀ ناموس رب العالمین
از حجاب غیب سلطان مبین آمد خوش آمد
نیمۀ شعبان خدا از مهر رویش پرده بگرفت
دید رویش گفت جنات آفرین آمد خوش آمد
زد قدم در ملک امکان خسرو جود و کرامت
گفت حق مرآت خیر المرسلین آمد خوش آمد
عدل گستر صاحب تاج و لوای کبریا گفت
گاه میلاد ولی عالمین آمد خوش آمد
روشنی بخش جهان آفرینش عسکری گفت
مبدأ علم صراط نستعین آمد خوش آمد
وارث پیغمبران و اولیاء الله سرمد
خسرو کل اولین و آخرین آمد خوش آمد
انجمن آرای این جشن ولی عصر میگفت
مظهر حق احسن للخالقین آمد خوش آمد
گو به خاص و عام خلق کن فکان الحمد لله
از پی ترویج دین حبل المتین آمد خوش آمد
دست حق در آستین دارد ولی الله مطلق
یاور ما و شما علم الیقین آمد خوش آمد
آن گل نرگس شکفته در گلستان ولایت
عندلیب گلشن کون آفرین آمد خوش آمد
از نظر غائب نباشد دیده حق بین خواهد آمد
تا ببینی مشعل عین الیقین آمد خوش آمد
غیر مهدی در عوالم حجتی نبود یقین دان
مهدی موعود روح مؤمنین آمد خوش آمد
چرخ افلاک مشیت در کف والی بود
خالق ذرات و کون و ماء و طین آمد خوش آمد
عالم امکان عدم باشد بَرِ روح ولایت
مظهر حق ذات معنی آفرین آمد خوش آمد
قدرتی ما فوق دست کبریایی نیست نیست
گو به باطل حافظ قرآن و دین آمد خوش آمد
قطره می گوید زمان کامرانی شد از آن رو
آن که میبخشد گناه مذنبین آمد خوش آمد
منتقم آمد کشد از کفرکیشان انتقام
بهر اثبات دم سلطان دین آمد خوش آمد