به دریای مشیت ناخدا فلک امان دارم
خدای ناخدای ارض و عرش و آسمان دارم
کسی دارم که در کفّش روان آفرینش هست
جهاندار روانبخش شه آخر زمان دارم
به هر مشرق عیان بینم تجلی کرده خورشیدی
که در هر پرتوش خورشید و مه را در میان دارم
کتاب فضل خلاق توانایی کند اثبات
که در هر ملک والیّ امام انس و جان دارم
بگویم دفتر طومار و اوراق ولایت چیست
که در قرآن نشانی ولی کامران دارم
صراطی جز صراط مستقیم آل طاها نیست
صراط و عدل و میزان جهان جاودان دارم
به آب توبه باید شست اوراق منیت را
چرا شاهنشه اقلیم خلاق بیان دارم
به جن و انس و نیروی ملائک حاملین گویم
کنم فخریه در کونین من صاحب زمان دارم
نظام عالم امکان به دست والی حق است
که شاهد بهر این معنی خدای لامکان دارم
بتابد آفتاب از مشرق و مغرب چه غم دارم
وجود مهدی موعود حق راسایبان دارم
اگر سیر عوالم را کنم با مرغ جان و دل
به هر جا رو کنم صاحب زمان صاحب زمان دارم
گدایم گر ز سر تا پا ولیکن غرق احسانم
چرا شاهنشه اقلیم خلاق بیان دارم
به هر برگ و بر و نقش نگار کثرت و وحدت
که عکس روی وجه الله مطلق را عیان دارم
اگر یک قطره اکسیر ولایت ریخت در دریا
شود دریا طلا از حضرت مولا نشان دارم