ای رخت مرآت روی کبریا
عارضت آیینه ایزد نما
گشته ثابت بر تمام ماسوی
زلف تو واللیل و رویت والضحی
مقتدایی بر تو زیبد ز امر حق
از در بخشندگی بر ماسوی
حافظ دین خداوندی تویی
هم ولی حق وصی مصطفی
کنز علم ذوالعلائی یا علی
بعد موسی مقتدا بر اولیا
صبحدم
بخشد به شمس کائنات
آفتاب چهره ات بر اوصیا
بر بساط قرب سبحان میزبان
هم توئی بر خلق امکان رهنما
مظهر اسماء حی سرمدی
هستی از امر خدا مشکل گشا
محکمات مصحف جانان توئی
مایرائی من یشائی انما
صد تبارک بر شهی کو دشمنش
مدح او بر خلق گوید بر ملا
کس نشد آگه به غیر از ذوالمنن
از علو ذات آل مصطفی
قبله هفتم امام هشتمین
هم شفیع مذنبین بینوا
هر مریضی را توئی بهر طبیب
بهر ما کوی تو شد دار الشفا
قطره هر دم مضطرب ماند شها
تو پناهش یا علی موسی الرضا