گرد غمی به چهره زهرا نشسته بود
راه عبور سلسله اشک بسته بود
خون جای اشک می چکد از چشم کائنات
زآن خار غم که بر دل زهرا نشسته بود
فصل بهار و غنچه گل زرد رو چرا
گفتم کنار نخله گل خار رسته بود
از آن مصیبتی که به زهرا رسیده بود
سر رشته قرار ز دستش گسسته بود
سیلاب اشک فاطمه، افغان اهل بیت
بهر شه ولایت و طفل خجسته بود
از ظلم و کینه، ضربت در، ازدحام خلق
قلب علی و پهلوی زهرا شکسته بود
زهرا برای حفظ علی حجت خدا
از طفل و جان گذشت علی دست بسته بود