خاتون قیامت زهرای مطهر
پهلوی شکسته شد نزد پیمبر
با صورت گلگون با بازوی نیلی
از دار فنا رفت محزون و مکدر
از ماتم زهرا بین سر به گریبان
در کوچه و بازار از اصغر و اکبر
از چشم ملائک خونابه روان است
از ماتم زهرا تا دامن محشر
اوراق گناهم از اشک بشویم
در مجمر عشقش سوزم چو سمندر
زآن علت غایی این عالم امکان
یک قطره از آن بحر گردید مصور