آن که دربانش بدی روح الامین
عرش اعلا پیش خرگاهش کهین
زآستینش دست حق آید برون
وصف ذات اقدسش از حد فزون
مظهر اسماء ذات ذوالجلال
داشت بر او آنچه هستی اتکال
عرش و فرش و جنت و ارض و سما
در برخورشید رویش همچو لا
هشت جنت را لقایش مشتریست
هفت ارکان در سمایش اختریست
تحتها الانهار و تجری قطرهای است
از یم جودش دو گیتی ذرهای است
آفرینش را به حق ذات رب
حق سبب ساز است و ذات او سبب
نقطۀ توحید را آن قوس صعود
نام او نقش است در لوح وجود