خواهر نکو فر زینب خوش انفاس |
سینه گشته مجروح از سوده الماس |
با خبر غزالان کن خیز فکر درمان کن خواهر وفادار |
|
شد گه جدائی نور هر دو عینم |
چهرهات شده زرد از غم حسینم |
بین تو قلب مجروحم نور دیده و روحم خواهر وفادار |
|
آمده به لب جان ای عزیز زهرا |
مونس یتیمان شمع محفل ما |
روز عید قربان است خاطرت پریشان است خواهر وفادار |
|
رحلت رسول و قتل مجتبی شد |
وقت سوگواری ماتم و عزا شد |
خواهر نکو منظر بضع ساقی کوثر خواهر وفادار |
|
طشت را مهیا کن عزیز زهرا |
رخت غم به بر کن زینب نکوخواه |
طشت میشود گلگون صبر کن مشو محزون خواهر وفادار |
|
سینه داغ دارد همچو لاله در دل |
«قطره» زین دو ماتم کار گشته مشکل |
لب ببند از ماتم عالم شده درهم خواهر وفادار |
رحلت رسول روح کائنات است |
فاطمه پریشان بهر وجه ذات است |
ملک کون غریق غم شد زماتم خاتم یا کریم و یا رب |
|
از برای احمد مرتضی عزادار |
شمسۀ نبوت از دو دیده دُر بار |
بس ملک ز اوج آمد بحر غم به موج آمد یا کریم و یا رب |
|
بعد شاه لولاک در دلی که غم نیست |
در مصائب شاه کو که در عدم نیست |
آنچه در جهان باشد مات نوحه خوان باشد یا کریم و یا رب |
|
روی غنچۀ گل شد خضاب و رنگین |
قلب شیعیان شد بی قرار و غمگین |
خاک غم به سر ریزم گه تشنه برخیزم یا کریم و یا رب |
|
دانۀ محبـّت بهر حق ستائی |
در ضمیر دل کشت مهر کبریائی |
کاخ دل مجلّا شد نقش و لوح دلها شد یا کریم و یا رب |
|
شد مسبّب خلق خلقت عوالم |
در وجود آمد آدم و علائم |
خاتم جهان خوانند مخفی و عیان دانند یا کریم و یا رب |
|
ریزه خوار خوانش هست قطرۀ دریا |
بندۀ سرایش ذرّه است و بیضا |
عقل کل مافیها در همه جهان یکتا یا کریم و یا رب |