-
ویران کنم ز نطق و بیان بارگاه را
سهشنبه 2 مهر 1398 08:58
زینب چو دید در سر نی رأس شاه را از دود آه کرد سیه روی ماه را منهاج صبر از اثر آه آتشین افسرده کرد مردم و خیل سپاه را گفت ای مه سمای دل مشرق وجود افکن به خیل غمزده تیر نگاه را در طور این سنان تو ز بس جلوه کردهای بستی به خلق عالم امکان تو راه را تو مهر آسمان جلالی به نوک نی ثابت نمودهای به جهان اشتباه را از یک کرشمه...
-
ورود اهل بیت به شام
دوشنبه 1 مهر 1398 09:46
روزی که اهل بیت شه دین به شام شد از هر طرف به هر طرفی ازدحام شد تیغ جفا و جور ستم از نیام شد دنیا به کام مردم بی ننگ و نام شد غمگین دل عزیز رسول انام شد تا دختر ولی خدا دید شام را بی شرمی خلایق بی ننگ و نام را بی رحمی یزید و جفای عوام را کف الخضاب دست همه خاص و عام را آن روز پیش دیدۀ زینب چه شام شد بانوی بانوان اسیران...
-
کاروان اسرا در راه کوفه
دوشنبه 1 مهر 1398 09:11
نمیدانم چرا از غصه جانم بر لب است امشب همه سیاره در سیر و پریشان کوکب است امشب یقین در قید و بند و غم گرفتار است بیماری که قلب عالم ایجاد در تاب و تب است امشب طبیبانه بیا امشب به بالینش تماشا کن ببین بیمار بیتاب است و جانش بر لب است امشب چرا این کاروانان اندرین صحرا مکان کردند مگر این ره خطرناک و قمر در عقرب است...
-
اسیر کنده و زنجیر کین بیمار میباشد
دوشنبه 1 مهر 1398 08:56
دلم غمگین ز دست مردم خون خوار میباشد به چشمم روز روشن همچو شام تار میباشد نمیدانم خدا را در حقیقت مصلحت چهبود که در هر گلستانی مونس گل، خار میباشد زبس گویم حدیث روی آن لیلی لیلا را دلم مجنون و سرگردان به هر کهسار میباشد اگر سد رهم حور بهشت و قصر رضوان شد ولی عاشق خدا را طالب دیدار میباشد مؤذن صبحدم در بام...
-
لرزه بر طاق واژگون افتاد
یکشنبه 31 شهریور 1398 20:48
آن شنیدم که خسرو خوبان مهبط وحی خالق سبحان حکم فرمای عالم هستی مظهر حق و خاتم هستی گفت جان حسین جان من است حجت روز امتحان من است ساقی حوض کوثر است حسین شافع روز محشر است حسین روزی از روزها شه کونین آفتاب رخ رسول حسین ناگهان چشم شهریار عرب اوفتاده به حجرۀ زینب دید زینب به حجره خوابیده به رخش آفتاب تابیده به مه طلعتش...
-
از اشک دیده جسم تو را شستشو کنم
یکشنبه 31 شهریور 1398 20:35
دامن کشان به دامن این دشت رو کنم با مرغ آشیان دلم گفتگو کنم از هر طرف روانه شوم با دل پریش هر لحظۀ وصال تو را آرزو کنم گاهی روم به خیمه گه سوی حربگاه سرگشته هر طرف بروم جستجو کنم آمد کنار نعش برادر به گریه گفت شاه نجف کجاست تو را روبرو کنم آب روان که نیست میسر برای تو از اشک دیده جسم تو را شستشو کنم از تیغ و تیر و...
-
حرکت سیّدالشهدا از مدینه
یکشنبه 10 شهریور 1398 00:21
خدیو ملک خداوند قادر متعال بهار معرفت مرتضی رسول خصال عزیز حضرت زهرا و باعث خلقت کنوزعلم لدنی و بحر فیض و کمال پس از طواف حریم کریم لم یزلی برون ز خانهی حق شد بهار حسن و جمال به امر حق توانا زکعبهی مقصود به سوی کرب و بلا شد روان به عزّ و جلال برای پاس حریمش مهیمن یکتا روانه کرد ملکهای ارض و طول و شمال به طول و عرض...
-
ورود محرم
یکشنبه 10 شهریور 1398 00:10
از چه رو بر تن ارکان سما رخت عزاست هر طرف مینگرم شور قیامت برپاست من از آن روزنه دیدۀ خود میبینم خاطر زار و پریشان دل ارباب وفاست برخ ماه فلک بهر چه بنشسته غبار گرد ماتم نگرم بررخ این مه پیداست آسمان بهر چه پوشیده به تن جامهی نیل مگر آن تیر قدر در خم چوگان قضاست هر که را مینگرم سر به گریبان گریان با دل غمزده در...
-
هلال ماه محرم
یکشنبه 10 شهریور 1398 00:07
ماه افلاک دلم کرده در این خیمه مقر چون که از مشرق جان ماه محرم زده سر به لب بام دلم گفت مؤذّن برخیز که شب تیره گذشت و شده هنگام سحر من سرگشته و حیران شدم از خانه برون دیدم آن پیک صبا میدهد هر لحظه خبر از پی قافلهی عشق شدم ره پیما کردم از خانه و کاشانهی خود صرف نظر تا قضا از پی صید دل من شد صیّاد شد دلم غرقه به خون...
-
او پور ابوطالب، من بر رخ او طالب
دوشنبه 4 شهریور 1398 11:21
گربسته فلک بختم باز است پر و بالم الطاف الهیت شد شامل احوالم بر اوج فلک پران شد طایر اقبالم ارکان سماواتی دیدند چو اجلالم گفتند تو عنقای قاف مدنی باشی یا آن که تو سیمرغ باغ چمنی باشی گفتم که گه وصل است مسرور و غزل خوانم من طایر باغ قدس طوطی خوش الحانم یک ذرّه ز خورشیدم یک قطره زعـُمّانم من خاک کف پای شاهنشه خوبانم او...
-
مدیحه و تولد حضرت علی علیه السلام
یکشنبه 3 شهریور 1398 18:40
شب میلاد در این جشن و سرور آمدهایم ما در این جشن پی درک حضور آمدهایم به سراپردهی حق قلهی طور آمدهایم همه با چتر و لوا مشعل نور آمدهایم جن و انس و ملک و حورُ قصور آمدهایم کاروانیم که با نغمهی حور آمدهایم با می و مطرب و دف شورنشور آمدهایم در سرا پرده اسماء شکور آمدهایم در بر مظهر علام غفور آمدهایم...
-
مرثیهی امیرالمؤمنین علیه السلام
یکشنبه 3 شهریور 1398 18:19
دلم از ناوک پیکان شکسته از این بار مصیبت گشته خسته چو فرق مرتضی شق القمر شد مدار کن فکان درهم شکسته ز آه و نالهی شاه ولایت به روی مهر گرد غم نشسته خضاب از خون شده محراب ابروش چو آن آئینۀ آئین شکسته حضور کبریا از تیغ ملجم همای سدره بال و پر شکسته سر رشته زدست کودکانش برای ماتم حیدر گسسته علی چون دار فانی را وداع کرد...
-
علی مخفی در احمد بود احمد در علی پیدا
پنجشنبه 31 مرداد 1398 12:12
ولا در بحر فکر من تو هستی گوهر یکتا چنین گوهر نباشد در دل دریای مافیها نمیگنجی تو در ملک جهان و عالم هستی ولیکن در دل عشاق عالم کردهای مأوا بچشم روشن دل مهر و مه ذرات را دیدم شتابان هر طرف مدح تو گویا وصل تو جویا ز سر حدّ عبودیّت به جایی میرسد انسان که میبخشد حیات جاودان بر آدم و حوا تو شمع عالمآرایی و نور...
-
به فهم ما نمیآید دهم شرح جمالش را
پنجشنبه 31 مرداد 1398 12:04
دل آرامی هویدا میشود مهر از گریبانش هزاران صبح صادق میدمد از کاخ ایوانش الهی قلزم لطف علی را نیست پایانی برای آن که ذات کبریا باشد ثنا خوانش شناسائی حیدر نیست در فهم من و مایی که در علم و عمل فضل و کرامت نیست هم شانش ز روز اول ایجاد عالم تا صف محشر بود ابناء عالم ریزه خوار خوان احسانش اگر از مردم چشمت ببینی میشوی...
-
مدی مولای متقیان امیرالمومنین علیه السلام
پنجشنبه 31 مرداد 1398 11:51
هله ای طبیب دردم بنگر به رنگ رزدم هله در رهت چو گردم چه شود فدات گردم هله دور تو بگردم نروم که بازگردم که بگویم از دل و جان علی یا علی علی جان هله ای جهان دانش به مقام کبریائی هله ای شموس تابش به قیام ذوالعلائی هله مجد آفرینش به نظام مقتدایی که بگویم از دل و جان علی یا علی علی جان هله در قیام سرمد که تو بودی و محمّد...
-
بنشسته به رخسار جهان گرد یتیمی
یکشنبه 27 مرداد 1398 16:41
ارکان سما، جن و ملائک شده حیران در ماتم سلطان حرم کعبه جانان از دار فنا رفت علی شاه ولایت شد خاک عزا بر سر اصحاب و یتیمان از آه حسین و حسن و زینب کبرا خون میچکد از برگ و ناوک مژگان از خون علی دامن محراب شده بحر داغش زده آتش به سراپردۀ امکان در جوش و خروش آمده دریای مصیبت ارواح مجـنــَّد همگی سر به گریبان بنشسته به...
-
در دل ذرات عالم عکس رخسار تو پیداست
یکشنبه 27 مرداد 1398 16:34
ای که دست قدرت خلاق صورت آفرینی تو یدالله فوقی و در عرشه عرش برینی بر سرت تاج ولایت برکف تو جان هستی دستگیر کائناتی در عوالم بی قرینی ز اول ایجاد عالم تا قیام آفرینش خسرو ملک مشیت باب علم و شهر دینی در کتاب آفرینش رمز خلقت گشته افشا تو علی عالی اعلا امیر المؤمنینی علت غایی خلقت، حکم فرمای عوالم وصف تو گفتا خدایت چشمه...
-
تولد حضرت علی علیه السلام
یکشنبه 27 مرداد 1398 16:31
خورشید ولایت جلوات احدیت سر زد زسماوات علای ازلیت پس از افق کنگرهی مش مشیت شد منکشف اسرار بنای علویت تا بود علی بود و علی ازلی بود مشتاق لقا کعبه خلاق بنا بود عشاق پی دیدن فیاض عطا بود آفاق پر از زمزمه و شور و نوا بود مهمان خدا فاطمه مجد علا بود تا بود علی بود و علی ازلی بود رو سوی حرم کرد بلند اختر عصمت چون در صدفش...
-
مدیحه امیرالمؤمنین علیه السلام
یکشنبه 27 مرداد 1398 16:28
خبری از افق معرف آمد به برم پادشاه ازلی سایه فکنده به سرم هست آگاه زهستی و قضا و قدرم بود در پرده و هر لحظه بود در نظرم غائب از دیده نباشد به عیان میبینم به عیان و به نهان جان جهان میبینم تا که از عرصهی لاهوت ندائی برخواست که علی در همه جا باشد و امشب اینجاست چون که در آینه وجه هویت پیداست در سراپردهی هر پرده نهان...
-
عید غدیر
یکشنبه 27 مرداد 1398 16:18
در عالم ناسوتی از بهر چه بستی دل تو خسرو لاهوتی گشتی به خزف مایل مأوی نکند انسان در کـِشتهی بی حاصل در رهگذر طوفان هرگز مفکن محفل در خانهی ویرانه عاقل نکند منزل گنجینهی دل مسپار بر مردم بیگانه محرم نبود ابلیس در محفل جانانه هر شب ز پی شمعی سرگشته چو پروانه دلباخته میبویی ز این خانه بدان خانه این ره که تو پیمائی...
-
در مدح مولی الکونین حضرت امیر علیه السلام 2
چهارشنبه 23 مرداد 1398 22:52
ای دلبری که در دل و جانست منزلت کی میرسد کسی به تو در قدر و منزلت صاحب لوا و تاج و خدم تخت معدلت باید بهر امور کنم از تو مصلحت چون مکمن علوم خداوند عالمی فرماندهی زمین و زمان و قلب خاتمی ای خانه زاد خانهی خلاق ذوالکرم تا در حرم قدم زدی ای باسط النـّعم از یمن مقدم تو شده خانه محترم بخشندهی ثواب و گنه دافع النـّـقم...
-
در مدح مولی الکونین حضرت امیر علیه السلام 1
چهارشنبه 23 مرداد 1398 22:50
ضیاء مردم بصر روان مصطفی تویی کنوز علم و فضل جود، رموز انمـّا تویی تو خسرو مشیـّـتی، علی لافتی تویی خدای لامکان نه ای، ولی خدا نما تویی معین انبیا تویی چه در عیان، چه در خفا سزای مدحت و ثنا، علی بود علی بود سراج بزم انبیا، علی بود علی بود امام حی و مقتدا، علی بود علی بود حیاتبخش ما سوی، علی بود علی بود چه در قـِدم...
-
عید غدیر
چهارشنبه 23 مرداد 1398 22:33
شفق صبح سعادت زده از مشرق جان سایه گستر شده در قائمهی ملک روان مطلع دایرهی قطب فضای امکان مرغ لاهوتی عنقای روان در طیران طوف کاخ حرم قرب قدیم الاحسان گر شود باز پر مرغ حیات بشری سیر آفاق کند با پر خیر البشری گه برون آورد از محور خورشید سری گاه در پرده نهان گاه کند جلوهگری حیرت انگیز بود در نظر خلق جهان آن امانت که...
-
غدیریه
دوشنبه 21 مرداد 1398 23:16
ای ذات تو مرآت جمال احدیّت ای علم تو از مبدأ غیب صمدیّت ای نور تو مشکات حریم ازلیّت ای مشی تو سرمشق علوم ابدیّت تو صاحب ملکی و نمایندهی جانان تو غائب غیبی و پناهندهی امکان هر لوح و قلم نقش نگارنده تو باشی هم اوّل و هم آخر و آینده تو باشی در ارض و سما مهر فروزنده تو باشی فیّاض ازل ظلّ خدا بنده تو باشی د ر کفـّهی کفّ...
-
در مناقب آل عبا علیهم السلام
دوشنبه 21 مرداد 1398 22:57
اگر حب علی در سینه داری به غیب کبریا گنجینه داری غنی باشی در این عالم از آن رو طلسم گنج را در سینه داری اگر خواهی ببینی روی حق را بسان مرتضی آئینه داری شوی گر خاک پای کوی زهرا که صد جبریل در کابینه داری حسن حِـصن حَصین و صاحب حُسن زکاتم ده که رخ در سیمینه داری در این دریای طوفان بلا خیز چو ثار اللهِ حق سفـّینه داری...
-
مسلم بن عقیل، فرستادهی امام حسین علیه السلام
یکشنبه 20 مرداد 1398 15:35
اگر امشب سر و سامان ندارم به دل بیم از جفاکاران ندارم نباشد گر مرا یار و معینم معینم هست رب العالمینم شوم گر کشته از تیر ندامت سر سلطان دین باشد سلامت به کف دارم سر و جان در ره دوست که هستی بخش و هستی آفرین اوست اگر امشب قرین با آه باشم چو سیاره به گرد ماه باشم جهان را مالک الملکی است لا حد روان این جهان باشد محمد اگر...
-
خزان گلزار
جمعه 11 مرداد 1398 16:54
بعد سلطان سریر عدل و داد تکیه زد بر تخت «کرمنا» جواد نور چشمان علی موسی الرضا زینت افزای بهشت جان فزا راحت جان و عزیز و نور عین زاده فرزند پیغمبر حسین بود دریای سخا حسن آفرین آن جواد جود رب العالمین دشمن ملعونه اش تزویر کرد کاشف اسرار را دلگیر کرد سینه صندوقه قرآن شکست زهر در قلب شه خوبان نشست در جوانی شد خزان گلزار...
-
حجرهی دربسته
جمعه 11 مرداد 1398 16:50
دل افسردهام با غم قرین است که در فکر جوادالعارفین است چرا غمگین در این عالم نباشم پریشان قلب ختم المرسلین است شد از زهر جفا و کینه مسموم جهان از ماتمش با غم قرین است به هنگام شباب از کید دشمن خزان گلزار سلطان مبین است میان حجرهی دربسته بر او زآهش لرزه بر عرش برین است غبار غم نشسته بر رخ ماه گه قتل شه دنیا و دین است...
-
شرح حال *
چهارشنبه 26 تیر 1398 10:07
مرحوم ابوالقاسم علیمدد، متخلص به «قطره» فرزند شاطر اکبر، در حدود سال 1280 هجری شمسی در قریهی کن، دیده به جهان گشود. وی پس از ازدواج به تهران نقل مکان نمود و همانند پدر، حرفهی نانوایی را در پیش گرفت. آن مرحوم خواندن و نوشتن را در سن سی سالگی فراگرفت. شور و ایمان و خلوص وافر، و محبت به خاندان عصمت و طهارت -علیهم...
-
معنی ایمان
یکشنبه 23 تیر 1398 18:48
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اللهم صل علی علیبن موسی الرضا المرتضی در خجسته سالروز میلاد هشتمین امام علیه السلام، این وبلاگ با هدف نشر اشعار مرحوم ابوالقاسم علیمدد کنی «قطره» کار خود را آغاز کرد. معنی ایمان مژدهی وصل به یعقوب ز جانان آمد بوی پیراهن یوسف سوی کنعان آمد...